و خدا راز نامها را بر من گشود

و من راز نامها را سر کشیدم

و خدا راز نامها را بر من گشود

و من راز نامها را سر کشیدم

به نام خدا



نزدیک نخواهم شد

وگرنه زیبایی عشق

در فاصله بین تعلق و تصاحب

به تبخیر آفتاب سوزان غرور در خواهد آمد.

به رغم طوفان نیاز خواهم ایستاد

یا حتی

خواهم شورید!

همپای رگه های تند باد به سما خواهم آمد

در فضا خواهم پیچید

بر بعد برگها اثر خواهم کرد

و غبار کسالت زمین را خواهم شورانید

لیک نزدیک نخواهم شد

و به همدستی باد و آفتاب تن نخواهم داد.

و جهانی شاهد خواهد بود 

که چه تن پوش فاخر و زیبایی

از جنس آزادگی

برتن عشق و نیاز خواهم کشید.

رهایی

به نام خدا


 رهایی 

قرین طعم گرم و نیمه تلخ خلوت یک تنهایی است

رهایی رنگ خرسندی توست

می توان درگیرش بود

و روح را آلوده اش کرد

و به پای این وابستگی سوخت